همه پیوسته در خوابیم و کـو بیدار
ندیــدم چـشم بــیداری در این بازار
درفش کاویان را دزد صــحرا برد
فریدون کو کــجا شد کاوه ســــردار
خموشیدن نمک برزخم چرکین است
نقوش نقش رستم راست سخن بسیار
چراغ خود بیفــروزیم وخود باشیم
پناه ســقف خود بودن به از آوار
شتابی کن سخن پوشــــیده میگویم
به دریـا رو نه بر مرداب ناهـنجار
ندیــدم چـشم بــیداری در این بازار
درفش کاویان را دزد صــحرا برد
فریدون کو کــجا شد کاوه ســــردار
خموشیدن نمک برزخم چرکین است
نقوش نقش رستم راست سخن بسیار
چراغ خود بیفــروزیم وخود باشیم
پناه ســقف خود بودن به از آوار
شتابی کن سخن پوشــــیده میگویم
به دریـا رو نه بر مرداب ناهـنجار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر